عزیز من…

عزیز من!

باد را اگر هر شب از این غربال کهنه ی جادو  بگذرانم

اگر تکه های کوچک ستاره را از آن بگیرم

اگر جرقه های کوچک شهاب را از آن بگیرم

اگر عطرکوچک گیسوی پریان دشتستانی را از آن بگیرم

اگر گل های کوچک دستمال سارای مغانی را از آن بگیرم

اگر جوانه های کوچک پرتقال و زیتون را از آن بگیرم

با همه ی این ها برای تو گلوبندی میسازم که شکل یک ماهی باشد

آن را به تو میدهم و جمعه ی آفتابی  در  دست های شرمنده ی من باقی میماند

کاش امشب باد

چیزی شایسته ی تو

از غربال کهنه ی جادو بگذراند…

(تنها این را برای تو نوشته ام مریم_ نشر روشن مهر_1391)

نظر بدهيد

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *