به یادت  نوشتند  تاریخ غم  را

به نامت گشودند  خوان کرم را

به جز دست مولاییت کس نشاید

که برهم زند سفره های ستم را

قلمبارگان زر و زور و تزویر

که حرمت شکستند  نون و قلم را

شکمبارگانی که پر کرده بودند

ز مردارها گورهای شکم را

ندانند این خیل حق ناشناسان

به جز منطق تیز تیغ دو دم را…

نظر بدهيد

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *