به درخت…

دلم میخواد تو دفترم

جای جریمه تا ابد

چارقد گلدار بکشم

آهای معلمای بد!!

 

انگاری خورشید خلیج

یه جا زمینگیر شده بود

آهو دیگه نفس نداشت

وقتی رسید دیر شده بود

 

مست چشاشو هم گذاشت

تو اون دقیقه های سخت

غریبه ها  تبر به دوش

رسیده بودن به  درخت

7 دیدگاه دربارهٔ «به درخت…»

  1. …وقتی که به تو رسیدم هنوزم آهو نفس داشت

    هنوزم چلچله انگار تو چشاش غم قفس داشت

    غزلک گریه نمی کرد تو شبای بی چراغی

    من و تو هم قصه بودیم از ستاره به اقاقی

    قلمت عشق آفرین

  2. ما دوتا درخت عاشق/ پشت این دعوت بارون
    خط زدیم فاصله ها رو/ رقصیدیم با باد و بارون

    مرهم زخم بچگی … راه کوتاه آرزو
    نقاشیای بچگی … از بچگی برام بگو

    و
    من به فکر خستگیای پر پرنده هام تو بزن تبر بزن
    من به فکر غربت مسافرام آخرین ضربه رو محکم تر بزن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.