……….بندهایی از سلام بر حیدربابا
حیدربابا! چشــــمۀ تو پر آب تا گـل به ســلامتش بنوشـــد آن جا که هزار چشمه چون اشک از چشمِ چمن تو را بجوشد آن گاه “بولاغ اوتی” شـناگر ، رخــسارۀ چشمـــــه را بپوشد در چَـهـچَـهِ فوج فوج گنجشک انگار که از تو صحبتی هست وان …
غزلی از پری خوانی
چقدر گرمی آغوش تو فشردن داشت چقدر سینه ات ای یار سر سپردن داشت زمان ،شبیه نفس های عاشقانۀ من که در هوای تو دم می زنم شمردن داشت قمارِ عشق عزیزان هماره باختنی است چه ناشیانه زلیخا هوای بردن داشت ! چو گل همین …
…………. غزلی از کتاب پری خوانی
غزل شماره هفده هوا ، هوای تن توست پارۀ هوسم ! چگونه بغض گلوگیر می شوی نفسم ؟ منی که یک تنه مجنون شهر خود بودم که ” هر چه ” بی تو کمم بود و ” هیچ ” با تو بَسم ! هزار گونه …
…….. در غرفه ی نشر قطــره با شماییــــــــــــــــــــــــم
پری خوانی و سلام بر حیدربابا و سلامت در شاهنامه …. …
……… سلامت در شاهنامه به نمایشگاه رسید!
سلامت در شاهنامه، به نمایشگاه کتاب امسال رسید . در نشر قطره منتظر شما هستیم. …
……..غزلی از پری خوانی
غزل شماره هفتاد و هفت به سینه بار غمی دارم شبیه داغ پسر سنگین زمان برای تغزل دیر ، قدم برای سفر سنگین جوانی دگرم را در تن تو یافته ام امّا پدر برای کشیدن پیر ، پسر برای پدر سنگین ! سوار و اسب …
سلام بر حیدربابا
سه بند تصادفی از ترجمه ی حیدربابا تا بادِ خزان به خنده می رُفت برگ از تنِ شاخسارِ دل گیــر مِه بود که پاره پاره می شد از کوه به روستا سرازیــر آوازِ حزینِ “شیخ الاسلام” می زد به مُقامِ عشق تحــــریر می خواند و …
…….بخش دیگری از مقدمه ی سلام بر حیدربابا
شهریار، ناگزیرِ شعر فارسی است یعنی نمی توان دیوان او را از ادبیات فارسی حذف کرد و بعد به جایش دیوان یکی از هم نسلان او را گذاشت و گفت این بجای آن!. کاری که با بسیاری از معاصرین او چون رهی و امیری فیروزکوهی …
…………………..سلام بر حیدربابا
فولکلور ، پناهگاهِ توده هاست، جستنگاهِ حقایقِ گذشتۀ آن هاست و زبانِ حالشان ، در برابرِ آن هجمۀ ناراستی های متونِ تاریخی. متونی که حکّامِ پیروز نوشته اند و به فراخور ، هر کس در آن دستی برده است. در این میان آذربایجان که بزرگ …
……… بخشی دیگر از مقدمه ی سلام بر حیدربابا
متفکرینی چون صادق هدایت ، به صورت مستقل به تشریح و تفسیر “فرهنگ عامیانه مردم” می پردازند و بدین سان پایه های فولکلورپژوهی گذاشته می شود. اگرچه صادق هدایت به عنوان یک اندیشمند و گاه نویسنده ، خود به انکار و تردید در فرهنگ عامیانه …