………. غزلی دیگر از پری خوانی
افسونی و بسیار پَری در تو پدیدار جِن در شبِ جادوییِ چشمانِ تو بیدار چشمان تو آمیخت به هم جنّ و پری را آمیخت به هم شورِ پری خوان و پری دار زنهار ز افسون پریخانۀ چشمت بسم ا… از این جنزده در لحظۀ دیدار …
یک رباعی به یاد تو!
غمخانه یکی! درد یکی ! سوز یکی! از آن همه ات به ما بیاموز یکی پایان حدیث آسمان اینگونه است دیروز دوتا پرنده امروز یکی…….. …