آقای عزیز…
آقای عزیز! البته که” آدم” آزاد است هر کاری بکند، هر حرفی بزند، هر شعری بگوید و هر جا که دلش خواست برود آن را بخواند و برای هر کس و “ناکس”، عنایت داری؟ اصلا یکی میخواهد برود در مستراح و آفتابه را بردارد و …
آشیان…
هنوز مانده به وادی هفتخوان برسی هنوز مانده به پایان داستان برسی هلا! برادر هر جایی ام ! نسیم سحر!_ _که مانده تا که چنان شاعرت به جان برسی_ _سلام من به عقابان بی قفس برسان اگر به شهر بعید پرندگان برسی درود! ای نِیِ …
زیر علم یزید…
شب هر طرفی وزید زنجیر زدیم شک هر طرفی خزید زنجیر زدیم تا کوفه به کوفه دسته ها گردیدند زیر علم یزید زنجیر زدیم …
روزگار سپری شدهء مردم سالخورده!!!
…و این دل هیچگاه از جذبه جادویی تو تهی مباد!!!! یک چشم به” زیور” داری و یک چشم به” مارال “، دل به” گل محمد” میدهی و پشت میکنی به خنجر” بابقلی بندار”…. بعد در را میکوبند!!! منتظر “سامون” هستی…”سامونِ بدخشِ کلخچان” اما در را …