………. میانِ حلقه ی آغوشِ مهربانت….
شراره از دل ما می کشد زبانه به سر بیا که می زند این آتش شبانه به سر چو موج سر به سر سنگ می زنم وقتی _ _ که دست می دهد آن حال عاشقانه به سر میان حلقۀ آغوش مهربانت باز مرا بگیر …
…………. غزلی دیگر
من از آنِ تو تو آنِ من، آه ! جن تو را پری مرا! شورِ فایز و فراترم تا چگونه بنگری مرا طفلِ نو رسیده پیر شد، روز رفت و شب دلیر شد مادرِ فلک به شیرِ غم تا کجا بپروری مرا عاشقانه گفتمت که …
عاشورایی……..
غزل شماره سیصد و چهل و یک ای تن به روی نیزه سرت را نگاه کن ! لب های خشک و چشمِ ترت را نگاه کن ! گفتند با رقیّه که : دیدارِ آخر است ای دخترک بیا پدرت را نگاه کن ! باور نمی …
….. در محضر استاد شفیعی کدکنی
شعر خوانی من در محضر حضرت علامه استاد شفیعی کدکنی …
…….. غزلی از پری خوانی
غزل شماره صد و هفت مرا هوای دوبیتی نیست ، غزل برای تو می خوانم من آن نِیَم که فرو پوشند ، ردای طاهرِ عریانم ! هلا شهنشه حیلت کار ، مرا به ” نای ” خودم بگذار که غیر عشق نمی بینم ، ز …
….. سلام بر حیدربابا به چاپ دوم رسید
هنوز برایش کاری نکرده بودم، جایی نفرستاده بودم ، به دوستی هدیه نداده بودم ، خودش حرکت میکند و میرود، چاپ اولش تمام شد و تقاضا چنان است که چاپ دومش هم همین دو سه ماه آینده تمام میشود لا شک . برای من که …
……….. نه از ردی مددی
غزل شماره چهارده چه روزگار بدی شد چه روزگار بدی نه همّتی ز همایی نه از ردی مددی به هیچ می رسم از این محاسبات گران چه می شماریَم ای جان که نیستم عددی اسیر جذبۀ تصویر توست واَرنه نبود بدونِ ماهِ تو دریا دچار …
………………..زبان و شعر
بحث “زبان” ، بحث تمام شعر است . زبان، همه چیز شعر است و سطح آن و ساختار و مهندسی و گزینش کلمات آن . امیدوارم روزی اصحاب ِ شعر _سراینده و مخاطب_ ، از این بحث مبتذل زبان کهنه و نو ، زبان دیروز …