این نکته بر گو با شهریاران…!

یادش به خیر باد آن روزگاران

چشم حریفان، گیسوی یاران

سیر گلستان خوش باشد اما

دایم    نماند گل در بهاران

عالم فراوان بر سینه دارد

داغ  غریبان، سوگ سواران

گویی حریفان بیهوده گفتیم

با   عندلیبان راز هزاران

قند و نباتت، آب حیاتت

صورت  نهان کن از روزه داران

بازار رندان آشفتنی  نیست

این نکته برگو با شهریاران!

 

*غزل به سفارش دوست گرامی و هنرمند ارزنده، سیامک آقایی  سروده شده است

** وزن مصرع اول کمی میلنگد که به تناسب ملودی تصنیف است

 

4 دیدگاه دربارهٔ «این نکته بر گو با شهریاران…!»

  1. سلام سال نومبارک
    بسیار زیبا بود مثل هر غزل و هر ترانه ای که از شما می خوانیم یا می شنویم
    از ریتمیک بودن، چیدمان صحیح کلمات و نهایتا وزن روان کار خیلی لذت بردم
    بی صبرانه منتظر شنیدن تصنیف هستم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.