یادش به خیر باد آن روزگاران
چشم حریفان، گیسوی یاران
سیر گلستان خوش باشد اما
دایم نماند گل در بهاران
عالم فراوان بر سینه دارد
داغ غریبان، سوگ سواران
گویی حریفان بیهوده گفتیم
با عندلیبان راز هزاران
قند و نباتت، آب حیاتت
صورت نهان کن از روزه داران
بازار رندان آشفتنی نیست
این نکته برگو با شهریاران!
*غزل به سفارش دوست گرامی و هنرمند ارزنده، سیامک آقایی سروده شده است
** وزن مصرع اول کمی میلنگد که به تناسب ملودی تصنیف است