آدم خوبۀ بازی……

عوض کن حالمو وقتی پر از دلشوره بی تابم

یه شب با قرص بیدارم یه شب با قرص میخوابم

چه شبها نُت به نُت بردم سکوت تلخِ گیتارو

تمامِ عشقمو دادم،گرفتم دودِ سیگارو

گذشتن خوبیا از حد،تو بد بودی شدی بدتر

دیگه جای شکایت نیست،خودم کردم که لعنت بر

نمیخوام بینِ خوب و بد تو این دنیا مردد شم

تو مشکی رنگِ عشقت نیست،دلم خواست تا ابد بد شم

آدم خوبه ی بازی

میبازی منو حالا این بازیو چند چندی؟

میبخشی ولی خیلی

خیلی احمقن چشمات وقتی داری می خندی……

 

امیرحسین الهیاری

پ.ن : خبردار شدم دوست عزیزم رضا صادقی این ترانه را  در آخرین کنسرتش اجرا کرده. اگر چه نبودم و از نزدیک ندیدم اما شک ندارم که خوب اجرا کرده و دورادور درود میفرستمش…

3 دیدگاه دربارهٔ «آدم خوبۀ بازی……»

  1. امر حسین جان من تو تو کنسرت بود و اجرای این کارو دیدم.انقدر به دلم نشست که در به در دنبال ترانش بود.
    نمیدونستم سراینده شمایید.
    خیلی حال خوبی داشت این کار.
    ان شاا.. همیشه نفست گرم باشه.

  2. عطر نرگس, رقص باد, نغمه’ شوق پرستوهای شاد,خلوت گرم کبوترهای مست, نرم نرمک می رسد اینک بهار,خوش به حال روزگار….
    **** شاد بادت این بهار****

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.