…………………..سلام بر حیدربابا

فولکلور ، پناهگاهِ توده هاست، جستنگاهِ حقایقِ گذشتۀ آن هاست و زبانِ حالشان ، در برابرِ آن هجمۀ ناراستی های متونِ تاریخی. متونی که حکّامِ پیروز نوشته اند و به فراخور ، هر کس در آن دستی برده است.
در این میان آذربایجان که بزرگ ترین شریکِ جنبشِ مشروطه و گاه پرچمدار آن و نیز زادگاهِ ستارخان ها و باقرخان ها بود ، نمی توانست از این جریان بزرگ تغییرات تاثیر نپذیرد.اگر چه آذربایجان همواره در حدودی که تاثیر پذیرفته، تاثیرگذار هم بوده است.
آذربایجان ، فولکلورِ دسته بندی شدۀ منسجمِ مشخصی داشت.
در حوزۀ شعر، “بایاتی ها” تنۀ اصلیِ آن بودند به علاوۀ چندین روایت عاشقانه که به وسیلۀ “عاشیق ها ” ، سینه به سینه روایت می شدند و بخش داستانی نیز در قالب “ناقیل ها” گفته می شد و ادامه می یافت.
آن قسمت از شعرِ آذربایجان که متعهد به جریان تغییرات بود ، در آستانۀ نهضت مشروطه به شیوۀ رئالیسمِ انتقادی در طنزِ کوبنده و افشاگرِ “ملانصرالدین” و “هوپ هوپ نامه” نمودار گشت و تا مکتبِ “معجز” ادامه یافت. این گونه از شعر ، قبل از هر چیز خود را به عنوانِ سلاحی در مبارزه علیه کلیۀ آثار و مظاهرِ آن چه اسارتِ مادی و معنویِ فئودالیزم مینامید مطرح کرد و نمونه های فراوانی را تولید و عرضه نمود….
بخشی از مقدمه ی سلام بر حیدرباباحیدرباباoooo

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.