روزهای آینده….

صدای  ادبیات ، آرام و ملایم و مداوم است. جریان دارد و چشمه است ، جویبار است ، می آید که بسازد ، عمارت کند ، سیل نیست که به کندن بنیانی کمر بسته باشد. این نوع از ادبیات است که هست! که ماندگار است… می ماند… تو بخواهی یا نخواهی!  هوچی های کوچک و بزرگ! را ببینید که چگونه به تکانی آبشان از آسیاب می افتد… این گواهی گفته های من….!

آدونیس…

به شکل بیمارگونه ای دچار “کم هیجان زدگی” شده ام. بوده ام؟… نمی دانم
اما خبر پیامی که جناب “علی احمد سعید آدونیس” ، شاعر معاصر سوری در پاسخ قصیده ای که اخیرا به افتخار استاد احمد مهدوی دامغانی سروده بودم برایم فرستاده اند به روشنی دچار و مبتلا به هیجانم کرد. درود بر اوdownload

………………شهریار شدن…!

“نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت”
خوشا به معجزه ای این چنین نگار شدن!
پزشک و شاعر و عاشق شدم ولی بس نیست
چه آرزوی بعیدی است “شهریار” شدن!