… الکتاب منتشر شد

“الکتاب ، گذشته ی مکانِ اکنون ” ، مهمترین دیوان شعری عرب در یکصد سال اخیر است و توسط ادونیس نوشته شده.  الکتاب به نوعی فراشعر و فراتاریخ است. ماجرای آن از سال های نخست پس از هجرت آغاز میشود  و شاعران و پیامبرانِ دروغین و خلفای قدرت طلب و امرای فرصت طلب  بازیگرانِ آن هستند. روایت ها بر مبنای حیات و مماتِ آن هاست. الکتاب از زاویه ای رنجنامه و سوگسرودِ شاعران است از ابتدای ظهورِ اسلام تا مرگِ مُتنَبّی. اما کلیّتِ این اثر سه جلدی حولِ زندگی و شعرِ متنبّی و داستانِ سفرهای او  میچرخد . 

متنبّی ، شخصیتِ اصلیِ کتاب است. حتی آن جا که به سیف الدوله ی حمدانی _امیرِ حمدانیان_ میدانِ حضور داده میشود و شعر از او و یا گاهی از زبانِ او سروده میشود ، مراد، متنبّی است.تمامِ تاریخِ عرب را _البته در بازه ی زمانیِ مذکور_ میتوان در الکتاب جستجو کرد.  این اثر حتی از عضدالدوله دیلمی ، قابوس بن وشمگیر ، بابک خرمدین و … خالی نیست ولی متنبی در تمامِ طولِ خوانشِ این اثر جایگاهِ روشنِ خود را دارد.

تسلطِ شگفت آورِ ادونیس به تاریخ و اسطوره _نه فقط تاریخ عرب که تاریخ ایران و جهان_ باعث شده که ما در خواندن الکتاب، با اثری رو به رو شویم که با هیچ یک از آثاری که تا کنون به فارسی ترجمه شده و یا حتی در قلمرو شعر تالیف شده اند قابل قیاس نیست.

بهار دوباره روی نمود…

بی یار ، من، یگانه گلِ بی بهار، من
نا چار، من، به عشقِ بزرگت دچار، من
من با تو خوش به حالم و تقویم با بهار
وقتی تو نیستی چه کنم با بهار من؟
تحویلِ سالِ نو نده این زخمِ کهنه رو
من کهنه کارِ بازیِ عشقم بذار من_
_خوشبختِ خاطراتِ تو باشم که مثل باد
با بوی سبزه ی تو گرفتم قرار من
ما پیرِ هم شدیم و گذشتیم و با همیم
انگار سینما تویی و لاله زار ، من

سال نو پر از روزهای روشن برای همه باد

بهار را دوست دارم بخاطر همه‌ی زیبایی‌های بی‌منتش