آقای عزیز! البته که” آدم” آزاد است هر کاری بکند، هر حرفی بزند، هر شعری بگوید و هر جا که دلش خواست برود آن را بخواند و برای هر کس و “ناکس”، عنایت داری؟ اصلا یکی میخواهد برود در مستراح و آفتابه را بردارد و بگوید این برای من محترم است ، عزیز است و هرچه… و برایش شعر هم بخواند…این که بیماری نیست، مرض نیست،
مرض اینجاست که آدمی که آزاد است ، بخواهد تایید عالم و آدم را برای همه کارهایش بگیرد و یادش برود خرد جمعی را و ذره بین ناگزیر و حس قضاوت آزاد خلایق را. خوب یا بد این قضاوت “هست”، جریان دارد و نیرو و فشارش را وارد میکند.
خب! این اصل قضیه است برای درجات بالاتر و نقد اینکه چه کسی از پلکان خودش بالا رفته و میرود و چه کسی از نردوان داروغه!
برای این پایین ترها هم که این جنگ های زرگری _ که دانسته و دلبخواه_ مدام هر دو طرف به آن دامن میزنند دو سر سود است! به هر حال فایده های هنری اصیل اگر ندارد هیاهو و قیل و قال که دارد ! دست و پا زدن است برای اینکه دیرتر فرو بروند!
مابقی را هم که دیگر خودت عنایت داری…